English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1763 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
back checker U بازگشته برای دفاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retd U بازگشته
returnees U بازگشته
returnee U بازگشته
in self defence U برای دفاع
cheats U موضعگیری برای دفاع
cheat U موضعگیری برای دفاع
cheated U موضعگیری برای دفاع
to stand in the gap U برای دفاع اماده بودن
in defence of somebody [something] U برای دفاع از کسی [چیزی]
on guard U اماده برای دفاع باشید
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
american civilian internee information U قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
defense U دفاع وزارت دفاع
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
answering U دفاع
block U دفاع
answered U دفاع
defence U دفاع
defends U دفاع
defended U دفاع
blocked U دفاع
defenses U دفاع
answers U دفاع
defending U دفاع
pleading U دفاع
advocation U دفاع
uncovered U بی دفاع
blocks U دفاع
answer U دفاع
parrying U دفاع
apologias U دفاع
apologia U دفاع
fencing U دفاع
czech defence U دفاع چک
defend U دفاع
parry U دفاع
advocacy U دفاع
munition U دفاع
vindication U دفاع
tae U دفاع با پا
defense U دفاع
parried U دفاع
one man block U تک دفاع
parries U دفاع
vindicative U دفاع کننده
penetrate U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
penetrates U نفوذ در دفاع
morote uke U دفاع با دست
defends U دفاع کردن از
classical variation U دفاع ارتدوکس
self defence U دفاع مشروع
defending U دفاع کردن از
defends U دفاع کردن
morote uke U دفاع دوتایی
janisch defence U دفاع شلیمان
daylight U نفوذ در دفاع
sham plea U دفاع پوچ
semi circular parry U دفاع نیمدایره
self protection U دفاع از نفس
defending U دفاع کردن
composite defense U دفاع مرکب
defended U دفاع کردن
dogs U دفاع بسته
defended U دفاع کردن از
war department U وزارت دفاع
dogging U دفاع بسته
defend U دفاع کردن
defend U دفاع کردن از
ward off U دفاع کردن
sham plea U دفاع ناموجه
dog U دفاع بسته
juji uke U دفاع ضربدری
defense in depth U دفاع در عمق
damiano's defence U دفاع دامیانو
d. armour U اسلحه دفاع
robatsch defence U دفاع روباتش
opens U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opened U خط بازبی دفاع
to defend [from] U دفاع کردن [از]
open U بی دفاع واریز نش
open U خط بازبی دفاع
assert U دفاع کردن از
national defence U دفاع ملی
national defense U دفاع ملی
defense in place U دفاع در محل
kwon U دفاع با دست
advocating U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
defensive board U دفاع سبد
right of self defence U حق دفاع مشروع
right of self preservation U حق دفاع از خود
opens U بی دفاع واریز نش
nagashi uke U دفاع پرسی
asserted U دفاع کردن از
coverage U دفاع پوششی
untenable U غیرقابل دفاع
catenaccio U دفاع بتونی
say a good word for U دفاع کردن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
zone defence U دفاع منطقهای
yogoslav defence U دفاع پیرک
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
secretary of defence U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
stand U دفاع مداوم
russian defence U دفاع روسی
asserting U دفاع کردن از
asserts U دفاع کردن از
deliberate defense U دفاع بافرصت
replication U رونوشت دفاع
department of defense U وزارت دفاع
kake uke U دفاع قلابی
legitimate defence U دفاع مشروع
deraign U دفاع کردن
plead U دفاع کردن
pleaded U دفاع کردن
pleads U دفاع کردن
secretary of defense U وزیر دفاع
achi komi U دفاع فشاری
summetrical defence U دفاع متقارن
buckler U دفاع کردن
to make a d. U دفاع کردن
zone U دفاع منطقهای
meran defence U دفاع مران
backfield U دفاع نفوذی
defensive U منطقه دفاع
age ake U دفاع بالارونده
position defense U دفاع موضعی
indefensible U غیرقابل دفاع
position defense U دفاع یا پدافندثابت
fencible U قابل دفاع
plea of accused U دفاع متهم
special plea U دفاع خاص
fullback U دفاع پوششی
polish defence U دفاع لهستانی
fend U دفاع کردن
closed variation U دفاع تاراش
the right of self-defence U حق دفاع از خود
internal defense U دفاع داخلی
three man block U دفاع سه نفره
hasty defense U دفاع تعجیلی
offensive block U دفاع تهاجمی
active defense U دفاع عامل
pirc defence U دفاع پیرک
defensible U دفاع کردنی
defensible U دفاع پذیر
defensible U قابل دفاع
makki U دفاع کردن
philidor's defence U دفاع فیلیدور
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
to stick up for U دفاع کردن از
extended defense U دفاع گسترده
two man block U دفاع دونفره
perceptual defense U دفاع ادراکی
self-defence U دفاع از خود
zones U دفاع منطقهای
answered U دفاع کردن
openings U شکافتن دفاع
opening U شکافتن دفاع
uchi uke U دفاع از داخل
defendants U دفاع کننده
double guard U دفاع با دو دست
defendant U دفاع کننده
dory defence U دفاع دوری
benoni defence U دفاع بنونی
implead U دفاع کردن
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
answer U دفاع کردن
two knights' defence U دفاع دو اسب
dutch attack U دفاع برد
ego defence U دفاع خود
simple parry U دفاع ساده
ball hawking U دفاع خوب
alekhine's defence U دفاع الخین
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
tenability U دفاع پذیری
answers U دفاع کردن
parry of debate U دفاع درمنافره
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com